۱۳۹۰ آذر ۲۷, یکشنبه

چه خبر؟

۱۳۹۰ آذر ۱۷, پنجشنبه

صد سال پیش از تنهایی ما

نویسنده: سجاد افشاریان
کارگردان: حسن جودکی
بازیگر: سیامک صفری
آهنگساز : گروه موسیقی بمرانی

مدت اجرا : 45 دقیقه
تالار اجرا: تئاتر محیطی
زمان : 8 آذر 1390
خلاصه : 021 از شهرستان به تهران برای کسب و کار سفر می کند اما به یکباره شاعر می شود






وقتی اجرا تموم شد، اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که جالب میشه اگه یک بار دیگه هم این تئاتر رو ببینم.
یه جورایی احساس کردم نمایشنامه مشخصی برای این تئاتر نوشته نشده و بازیگر(سیامک صفری) یک خط سیر کلی بهمراه چند تا دیالوگ خاص رو دنبال می کنه و بقیش بر اساس خلاقیت و توانمندی وی اداره میشه.
کمی که بیشتر فکر کردم، احساس کردم مساله به این راحتی ها هم نیست. لحن کلام نمایش لحنی پیچیده و پر از اشارات غیر مستقیم به نظرم اومد.
جدا از اشارات مستقیم و غیر مسقیمی که بازیگر در قالب طنز بیان می کرد، خیلی حرف ها رو هم در پرده ابهام میزد.
بعضی از اشارات رو می تونستم درک کنم اما مهمترین خاصیت قهرمان داستان (رد شدن از دیوار که ظاهرا ساده ترین مساله داستان هم بود) را اساسا نتونستم بفهم. بخصوص با در نظر گرفتن نحوه پیدایش این خاصیت در شخصیت اصلی و سیری که طی کرد.
به هر حال هرچی بیشتر راجع به سیر نمایش فکر می کردم جریان پیچیده تر می شد. تو مدت زمان اجرا بازیگر بهت اجازه نمی داد ذهنت رو بدی و بری، اشارات مستقیمی که می کرد، بخصوص علی آقا (کتاب فروشی که همونجا حضور داشت) اجازه نمی داد ذهن از واقعیت دور بشه. از طرفی شوخی ها و کنایه هایی که بعضا با ظرافت بیان می شد، ذهن رو انگشت می کرد.
در کل حتی اگه نخوام خیلی تو بحر این چیزا برم بازهم تجربه خوشی برام بود.
بنابراین دیگه حتی تو نخ اسم نمایش هم نرفتم. ذهنه دیگه اگه بخوای بهش بال و پر بدی دیگه رفته.
اما شاید یه بار دیگه رفتم این نمایش رو دیدم.
نه نمی رم.