۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه

صبح بخیر

احساسات و عواطف دیوها

منطق دیوایی

پریود مغزی دیو

دیوانگی دیوی

ودر نهایت تصمیماتی که یک دیو در مورد همه بخش های زندگیش میگیره

مباحثی که من مدتهای مدید در گیرشم

البته همه این درگیری به ها به خاطر خودمه چون در واقع من با خودم به نتیجه نمیرسم چون آرامش ندارم

یه مثال ساده

یه فیلسوف بزرگی هست به نام دیوکارت که مطمئنا همه احالی سرزمین دیولاخ می شناسنش

عرض شود خدمتتون من مدتهادرگیر این بودم که با این دیو فیلسوفمون به یه اشتراکی برسم

البته اصلا لزومی هم نداشت ولی گیر دیوی دیگه

ایشون جز اون دسته ازدیوای فیلسوف هست که از انکار به معنا میرسه واین مسئله تو کت من نمیرفت هنوزم نمیره

به هرحال به این نتیجه رسیدم که بابا به توچه !!!!!!!!!!!!!!!!!

اون این مدلیه ، دوست داره یه بعدی باشه وتو عصر خودش نظرش این بوده که کتاب خوندن جالب نیست حالا چه جوری فیلسوف شده به تو (یعنی من) ربطی نداره . فعلا که از تو مشهور تره و ائنی که خود درگیری مزمن و یا همون عدمآرامش رو داره

تویی(یعنی من)نه اون. اگه تو(یعنی من) این برات قابل قبول نیست هیچ دلیلی نداره که یعنی درست نیست

خلاصه

این دیو حقیر این مدت نه تنها ذهنش داشت با همه اینا کلنجار میرفت

رو هر چیزی هم که دوروبرش بود کاری به کارش نداشت انقدر زووووووووووووم میکرد تا یه چیزی توش پیدا می کرد که ذهنشو درگیرش کنه

شبا هم خواب به چشماش نمیومد ، از بیخوابی اونقدر اینور اونور می شد که با اون پنجه های تیزدیویش رختخواب رو پاره می کرد و مجبور بود تمام شب پرهایی که از رختخواب پاره زده بود بیرون رو از لابه لای موهاش در بیاره آخرم اگه یه ربع خوابش می برد خواب می دید نسل دیوا منقرض شده

این دیگه واقعا آخرشه

و اما امروز

یه ایمیلی برای این دیو(که من باشم) از یکی از هموطنای خوب دیولاخیمون(که یک دیو دیگه هستن) که به سفر دور ودرازی رفته و مثله اینکه زمان طولانی هست که به سرزمینش سر نزده رسید

چیز پیچیده ای نبود این ایمیل ولی جواب همه سوال های منو داد

و اونجواب فقط یه جمله بود که من وقتی فکرم درگیر تمام اون مسائلی بود که بالا گفتمشون اینو جا انداختم

و اگه جا نمینداختمش این همه درگیر نبودم البته اصلا بد نبود این درگیری یعنی می تونم بگم اگه این افکار به همین اندازه هم بد و رومخ به وجود نمی اومد این جمله هم نمی تونست جواب منو بده

اون جمله اینه نگاه دیو

خیلی بهتراگه یه دیو با چشمای باز فکر نکنه تا این که فکر کنه ولی با چشمای بسته

هیچ نظری موجود نیست: