سلام...
یه سوال از دیوها... فقط قبل از اینکه سوالم رو بپرسم چند تان نکته میگم که موقع جواب دادن رعایت کنید...
1- اولین فکری که به ذهنتون میاد رو بگید
2- دنبال جمله های قشنگ و یا تفکرات قشنگ نباشید
3- واقعیت رو بگید
ممنون.
سوال:
نشستی و وضعیتی که داری کسلت کرده... کیف پولت رو نگاه می کنی فقط 10.000 تومن پول داری که میتونی خرج کنی. البته اگه همش رو خرج کنی شاید فردا به مشگل بر بخوری... چون نمیدونی فردا پولی خواهی داشت یا نه... تلفن هم دم دستته... ماشین هم معلوم نیست داشته باشی یا نه... کاری نداری که انجامش مهم باشه.
چیکار میکنی؟
۷ نظر:
اول از همه اگه بتونم یه نخ دیگه سیگار میکشم.
از طرفی من همیشه فهرستی از کارهایی که باید انجام بدم دارم.
میرم سراغ فهرست و یکی از آیتم هاش رو مهم تلقی میکنم.
پی نوشت: ماشین و تلفن بعنوان نکته انحرافی در سوال در نظر گرفته شد. ;)
مرسی دیوار... جواب خوبی بود.
راستی منم جواب بدم...
من اولین حرکتم اینه که بخوابم... اگه جواب نداد میرم دنبال یه کاغذ و مداد شاید طرحی اومد.. اونم جواب نداد میرم سراغ یه مغاله... بازم حال نداد یه زنگ به یکی از دوستان که حال قلیون داره یا نه...! نه؟ خوب نقشه دوم. سینما که عمرا فیلم خوبی نداره. تیاتر ولی به شرطی که یکشنبه باشه و ازون سالن های کم خرج... تیاتر هم در کار نیست؟ خوب یه موسیقی خوب همه چیز رو درست می کنه...
یه موسیقی خوب همه چیزو درست میکنه... جالب بود... یاد یکی از آهنگهای Beatles افتادم ... حتما شنیدی ... میگه:
Hey jude, dont make it bad.
Take a sad song and make it better.
و در ادامه :
And anytime you feel the pain, hey jude, refrain,
Dont carry the world upon your shoulders.
For well you know that its a fool who plays it cool
By making his world a little colder.
سیگار ، چایی تازه دم ، موزیک
موزیک ، سیگار با چایی ، موزیک ، چایی با سیگار ...
تا زمانی که از زور خواب بیهوش بشم
میدونی چون کسالت بودن امروزم از اینکه فردا پول به دستم میرسه یا نه مهم تره و اینکه من کلاٌ آأم خونه نشینی نیستم که به این فکر کنم پوله بمونه واسم به همین دلیل زنگ میزنم به دوستان و تو اولین فرصت 1 برنامه کافه ردیف میکنم میزنم بیرون با اونا و مطمئنم نصف پوله پریده اما خوب مهم نیست اینکه از کسالت در میام مهم تره :) اما اگه کسی پا نباشه میرم واسه خودم پیاده روی :) اما خوب با اولین حرکت فرامرزم موافقم
بي معطلي راه ميافتم به سمت ِ كوچه باغ(يه جاي خوشگل همين دور و بر ها تو ده طرشت) يه پاكت سيگار و يه نوشيدني و البته موسيقي اونم از نوع در گوشي پلمپ شده(هد فون) و قدم زدن و حال كردن الان هم كه خدايي تو اين هوا اون جا ديدن داره!
فکر می کردم!
ارسال یک نظر