در جهان جنبه های بسیاری برای آموختن است...
...
پس نمیتوان گفت که چه کسی بیشتر میداند.
هرکس در زمینه ای که نیاز باشد میآموزد و برخی تنها میآموزند که بیاموزند... بیآنکه بیازمایند.
یا تنها به آموخته شدن خوشند بی آنکه به کار برند... وسیله ای که هدفش فراموش شده... بیآنکه هدف وسیله را توجیه کند تنها به جمع آوری وسیله سر مینهیم...
۴ نظر:
سلام فرامرز
امروزه خود ِ وسايل و ابزار ِ هدف ها ، در واقع خود ِ هدف هستند و موضوعيت پيدا كردند ... اين يه شاخصه هنر ِ مدرن و به خصوص پسا مدرنه...
تداعي گر ِ نظريه هنر براي هنر، علم به ما هو علم و از اين دست...
اما هرگز هدف وسيله رو توجيه نميكنه يا بهتر بگم هدف هر وسيله اي رو توجيه نميكنه!!!
قشنگ بود...!
دمت گرم و بازدمت گرم...نفستو عشق است...فرامرز!
خوب خوشم اومد دیگه ، چرا اینطوری نگاه میکنی؟
صحبت از هنر کردی و پست مدرنیسم.
بذار برات بگم از زن ها و فمینیسم.
ای بابا...
همونطور که آیندگان برای از دست دادن مرد سالاری شکوه ها خواهند کرد هنرمند ها هم ازین حربه ی پست مدرنیسم و فقدان هنر.
انسان سرگشته و کولباری از ابزار که تنها اوج گرفتن بالون را غیر ممکن میکند.
هر روز کولبار را سنگین تر میکنیم بی آنکه به توان پاهایمان در کوهنوردی توجه کنیم. و تنها نتیجه ی این راه فراموش کردن قله و نشستن بر سر چشمه خواهد بود... خدا کدومه... بیا ببین چه آبی داره این چشمه.
:)
ارسال یک نظر