ديوهاي عزيز اين فراخوان رابراي سوالهايي كه اين چند وقت تو ذهنم بوده دادم
چگونه زندگي كردهايم؟ آيا گناه بديهاي ديگران از سوي ما نبوده است؟ آيا ما گناهكاريم؟ آيا بد ديدن رفتار اطرافيانمان كوتاهي و عدم درك و شعور ما نبوده است؟ ما چه هستيم؟ چرا نگاهمان را آلوده ميكنيم؟ مگر از ابتدا همه چيز صاف و با طراوت نبوده است؟
پيشاپيش از اينكه نظرات خود را در راه بهتر فكر كردن اين ديو كوچك بيان نموده ايد تشكر مي نمايم.
۸ نظر:
اینجوری :) :( :) :( :) :( :)
نمیدونم گناه چیه!!!؟؟؟
کی به کی بدی کرده!!!
من؟!!!! اگه چیز بدیه... نه هرگز :))))
خوب من کوتاهم... اما درک و شعورو نمیدونم چیه...
انگار..."دیو"(البته هنوز هممون به تفاهم نرسیدیم :)
من همین دیروز نگاهمو انداختم تو ماشین رخت شویی تمیزه... به خدا!
اولشو که یادم نمیاد... همه میدونن من آلزایمر دارم. از آدما گرفتم ولی خدا وکیلی مرض باحالیه :) اگه تونستی بگیر ... خوش میگذره :)
چاکرتم
اما من یه دیو گنده گنده ام :)
اگرم الان نباشم تا چند وقت دیگه میشم
:) دارم تمرین میکنم :)))))
راستی یادم رفت بگم
کمتر فکر کنی
بهتر از اینه که بهتر فکر کنی!
;)
من کاملاً جدی گفتم...
"آیا گناه بدی های ما از سوی دیگران نبوده؟"
من منظورت رو نفهمیدم،
منظورت اینه که: اگه دیگران کار بدی کردند که باید تاوانش را پس بدهند، آیا ما باید گردن بگیریم؟
یا اینکه اساسا، ما مسبب انجام آن کار بدی بودیم که دیگری با اختیار خودش انجام داده؟
یا اینکه اگر ما کار ِ بدی کردیم، همه اش تقصیر ِ دیگران بوده؟
-------
سوال هایت را با مضامین نسبی و در عین حال، در کنار سوال های هدایت کننده آورده ای.("مگر از ابتدا همه چیز صاف و با طراوت نبوده؟")
همچنین سوالهایی چند جانبه و آنهم از نوع سوال های کلی و با واژه هایی تکراری و بیتعریف(مثل ابتدا-ما-گناه) انتخاب کرده ای.
تمام این ها به من میگوید که دیوک در پی جواب نیست.
شاید هدفی را دنبال میکند.
همانطور که خودت گفتی، این سوال ها چند وقتی در ذهنت بوده و احتمالا برایت مفاهیم خاصی را القا میکند که من از آن مفاهیم به دورم.
اگر واقعا فراخوان دادی،سوال هایت را از خودت جدا کن.
بعبارتی حرفت را صاف و پوست کنده بیان کن.
--------
این نظر من را داری میخونی...
الان ممکنه با خودت بگی:
"دیوار ، واقعا میل داره به حرف هام گوش بده."
یا
"این دیواره میخواد در کارم فضولی کنه،یا موش بدوونه."
یا
"کاش سوالم رو طوری بیان کرده بودم که مجبور نشه اینقدر فکر کنه"
یا
"چرند میبافه که خودی نشون بده."
یا
...
میبینی...
عملی انجام شده و عکس العملی نشان داده شده.
یا از کنارش میگذری، یا پی اش را میگیری.
ولی اگر از کنارش گذشتی ، از همه چیزش بگذر ، گوشه ذهنت جایی برایش نگه ندار(نگذار گوشه ای شروع به تخمیر کند که تلخی میآورد).
و اگر پی اش را میگیری به یاد داشته باش مفاهیمی مانند "ارتباط" دوطرفه اند. در مورد مفاهیم دوطرفه، به تنهایی قضاوت نکن ، همراه طرف دیگرش به جنگ مشکلات برو.
(اطرافیان، عدم درک ، نگاه آلوده)
---------------
امیدوارم بیانم زیاد رنگ نصیحت یا همچین چیزی نگرفته باشه. مکالمه دوطرفه در قالب فراخوانه دیگه :)
سلام بر ديوك جان...پيرو ِ فراخوان ِ شما اين كمترين هم به قدر ِ سهم ِ ناچيزش ميخواد بره رو منبر و افاضه فضل كنه ...اهم اهم گلومو صاف كنم...از همه اونچه گفتي من با يه چيزش بيشتر كار دارم و اون اينكه اصلا اينجوري نيست كه پيش از اين همه چيز باطراوت و همه كس سر ِ جاي ِ خودش بوده... آره ما گناهكاريم خيلي هم گناهكاريم ادا اطوار و مسيحي بازي در نمي آرم اما حقيقتا ما گناهكاريم ...شايد بخشي از گناه هاي ما ضرورتا بايد از ما سر بزنه اما اين خيلي خوشگله كه ما گناه كنيم و نااميد هم نباشيم (كلي آخوندم واسه خودما)... در هر حال گناه چيز ِ مقدسي است و من به همه ديوان ِ مكرم توصيه ميكنم از گناه كردن پرهيز نفرمايند...فكر ميكنم من ظرفيت ِ داستايوفسكي خوندن ندارم. يه چيز ِ خوب دارم برات ديوك جان...
حديث از مطرب و مي گو
و راز ِ دهر كمتر جو
كه كس نگشود و نگشايد
به حكمت اين معما را.
با دیوار یه جورایی موافقم!
انگار پیش پیش خودت جواب و دادی و فقط در پی تائیدی!
.
.
.
حالا چی باید گفت!؟
ديوار عزيز
من مي خواستم بدونم ايا تا به حال شده به اين فكر كنيم كه اگه فردي بدي در حق ما كرده (البته از نظر خودمون)چقدر خودمون تو اين قضيه نقش داشتيم ( با حرفها – كارها – برخودها و...) ويا نه اساساً خود ما در بد شدن افراد چقدر نقش داشتيم و آيا تو اين قضيه گناهي متوجه خودمون مي دونيم يا نه ميگيم رفتار هر فرد با جبر واختيار خودش بوده و ما بي تقصيريم ....
مي خواستم بدونم رفتاري كه از فردي سر مي زنه كه از نظر ما بده يا درست نيست و باعث رنجش ما شده آيا واقعاً اون رفتارو درك مي كنيم يا نه بر اساس عقايد خودمون گفتيم بده ( حتي اگه اون فرد اين عقايد را قبول نداشته باشه ونه اساساً منظورش اون چيزي باشه كه ما برداشت كرديم) آيا فقط ميگيم اون فرد بد كرده و رفتار بد اون فرد را مي بينيم و متهم ميكنيم بدون اينكه واقعآً سعي كرده باشيم اين رفتار را درك كنيم ...
اگه گفتم چرا نگاه خود را الوده مي كنيم ؟ به اين منظور بوده كه چرا چيزي كه با قانون ما همخوني نداره و ما قبولش نداريم به چشم بد بيني نگاه مي كنيم و بناي مخالفت و سركوب ميزاريم
و قسمت اخر سوالاتم چيزي كه همه شنيدن كه ما جهاني داشتيم پاك از هر بدي صاف و با طراوت پس چگونه شده كه اين جهان از چشم ما بد و زشت جلوه مي كنه ايا سرچشمه اين عدم صافي و طراوت كج فكري و نادرست انديشيدن خود ما نيست
روحويوهوديوو عزيز
من جوابي ندادم فكرم را بيان كردم و تائيدم نمي خوام البته با نظر ديوار موافقم چون چند وقت اين فكر تو ذهن منه مطمئناً كلي نتيجه واسه خودم دارم و كلي جواب اما ميخواستم نظرات شما ديواي عزيزم بدونم
من فكر خود گفتم
تو نيز هر آنچه دوست ميداري بگو
در پايان تمام حرفهايي كه ذكر شد كارهايي بوده كه من تو زندگيم انجام دادم يا به نوعي تو اين جريانات دخيل بودم ممكن شما اصلاً چنين نبوده باشيد
ممنون كه به اشتراك گذاشتی :)
ارسال یک نظر