میخواستم بگم فکر کنم یه بیماری گرفتم:(
انگار دارم بدجوری آدم می شم
اونم چی از اون آدمای بی آزار بی سر و صدای تقریباً خوب که سعی میکنن همش موجه باشن و همرنگ جماعت که نکنه رسوایی به بار بیاد و همش غر می زنن که ای داد ریسمان سیاه و سفید! مار منو نیش زد! و من می ترسم و از این حرفا! وخودشونم بهتر از هر کسی میدونن که اگه خودشون به جا و خرشون به جا باشه عمراً اگه کاری به کار زن همسایه داشته باشن و در نهایتم میدونی چیش حرسمو در میاره؟!!!! بااینکه مرغ همسایه (نه با مرغ همسایه کاری ندارن) خروس همسایشون همیشه ی خدا غازه و در برخی مواردم جونورای دیگه بازم همه دوسشون دارن!!!! انگار نه انگار این همون دیگ سوخته ایه که همین دیروز بهشون گفته روت سیا و تخم شتر مرغ دزدیده جای تخم کفتر جا زده و تو هرسوراخی که میرفته و نمیرفته جاروش به دنبش می بسته که مثلاً اونو جای عصای موسی جابزنه و بشینه سر جای همه آدم گنده ها!خوب حیوونی فکر میکنه اسباب بزرگی که میگن همینه! الانم باید همه درویش مرویشا واسش برگ چنار بیارن! بدیش اینه که میارن!!!!!!!!!باورتون میشه!؟ برگ که هیچی درخت میارن!نه راه رفتن کلاغو بلده نه کبک جو گرفته فکر کرده میتونه پرواز کنه!!
خلاصه از اون آدم اعصاب خورد کنا که اگه به من باشه میخوام بزنم سر و صورتشونو بیارم پایین
من گفته باشم اصلاً نمیدونم این مرض مسریه یا نه پس اگه احیاناً میخواین فاصله ایمنی رو حفظ کنین من اصلاً ناراحت نمیشم
خوبم دیگه چه کنم! دارم آدم میشم دور از جونتون
انقدرم مضخرفه که نگو و نپرس
دارم میرم که فکر نون کنم آخه خربزه هم آبه هم گلومو درد میاره
غافل از اینکه شیکم گشنه و ... فندقی
حالا باید برم
بعداً میام بازم درد دل میکنم باهاتون
;)
۶ نظر:
ديوااا مرديوجان جان اِ جانان ديولاخ...
مهم اينه كه هميه ي اينايي رو كه گفتي خودت خوب ديدي... پس مطمئن باش درمانشم پيدا ميكني.
آدم بودن خيلي هم بد نيست... اونم يه نوعشه... حد اقل اونا به خوشون ميگن اشرف مخلوقات...
در هر صورت ما كه ديويم... و اين است افتخار ما.
:)
مي خواي خودم بزنم سر و صورتتو بیارم پایین كه ديگه قطعا شبيه آدم نشي حتي با جراحي پلاستيك!؟ آخه دلم نمياد كه اين دل لامذهب ما هم آخه گله داره! ;)
حالا بي شوخي آدم شدي!؟ از كي تا حالا يا داري ميشي!؟ اگه بد مرضيه يه سوت بزني جلي پريدم به دادت برسما :))) باز رفتي ته چاه!؟ خوب من تازه اومدم بيرون! دستتو بده؛ بيشتر سعي كن، آها آباريكلاااااااااااا :)))
بعدا بيا مفصل تر بوگو مادر يه كاري كنم واست :***
فكر كن كه مفصل تر از اين چي بشه!!! :))) خدابه دادت برسه ;)
من كه مي گم تو آدم بشو نيستي اما حالا ديو يا آدم دوستت داااااارم :*
شنیدم حالت بده گفتم بیام عیادت.
ببخشید هرچی گشتم کمپوت آتیش گیر نیاوردم.
اجالتا این تحفه رو داشته باش
خيلي خرسندم كه به خود شناسي رسيدي ... راستي همينطوري كه داري آدم ميشي و در حال طي كردن مراتب استحاله از ديو به انسان هستي ما رو از اونچه ميبيني و لمس ميكني محروم نكن كه عاقت ميكنم.
ضمنا خيلي خوشم اومد از
تكنيكِ تپوندن ِ ضرب المثل ها تو متنت مرديوجان ِجان...
سلام ديوار ِ عزيزم
پيشتر درويشها برگ ِ سبز تحفه ميكردن
اما تو برگ ِزرد ...
راستي با اندكي تاخير قدم ِ پاييز به خير.
ارسال یک نظر