۱۳۸۷ شهریور ۲۰, چهارشنبه

...

دوستانه خواهش میکنم ازتون
انقدر در مورد "زن" بحث نکنین احساس جانور پشت ویترین بهم دست میده
...
خوب!؟
:(

۷ نظر:

دیوار گفت...

به نظرم حالا گرفتم جریان از چه قراره...

"جانوری پشت ویترین"

اینهمه بحث و جدل و تعریف و قالب و افاضه فضل فقط برای همین...(ایده ای فوق العاده و روش خوبی است. نتیجه هم مشخص)


خوب ... خوب ... اون چکش رو بزار کنار... خفه میشم...

ولی حالا که تو ویترین واستادی حداقل لبخند بزن...
اینجوری :)
خوب!؟‍

--((گرومپ))--
این رفتارت اصلا دوستانه نبود :(

ميرديو گفت...

........................!!!!!!!!!!!.........................؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟....................!!!!!
.....................؟؟؟؟؟؟؟
...........................!!!!!
..................؟؟؟؟؟
.....................!!!!!!
.........؟؟؟؟؟؟؟؟
............................!!!!!!
................؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا؟؟؟؟؟

ديوان گفت...

منم موافقم...

مردیوجان گفت...

ببخشید که :( بودم الان :) شدم
صد در صد دوستانه...
میردیو جونم چی چرا؟!!! من کلاً از این بحث جنسیتها حال نمیکنم فرقی هم نمیکنه در مورد کدومشون باشه
ناراحت نمیشم، بهمم بر نمیخوره، اما خوب حالم نمیکنم... همین
دیوان عزیزم نفهمیدم با چی موافق بودی؟!!! ;)
دیو-یسنا جانم مخلصم در بست
نه اینکه فکر کنی ناراحت شدم
یا معتقدم زن و مرد هیچ تفاوتی باهم ندارن و این حرفا... :)
نه فقط بعضی تعریفها فضا رو محدود می کنن .یعنی در حد اطلاعات عمومی بد نیست اما وقتی روشون تکیه میشه... بحث فرق میکنه.انگار میشه قانون.
حتی نکات مثبت دیگه اونقدر مثبت نیست چون براشون تصمیم نمیگیری.
فکر کنم درست نمیتونم منظورمو بگم...
خلاصه که کلاً مرسی :)

ديوان گفت...

با اين كه از اين بحث ها نشه موافقم...

ميرديو گفت...

اما اينكه چرا چيه؟؟؟؟ نه فقط بعضی تعریفها فضا رو محدود می کنن .یعنی در حد اطلاعات عمومی بد نیست اما وقتی روشون تکیه میشه... بحث فرق میکنه.انگار میشه قانون.

خدا وكيلي (چه جوادي شدم من!!!) تو اين هفت هشت ده تا اظهارِ نظر يه نقطه اشتراك هم وجود داشت كه كسي روشون تكيه كنه و قانون بشه؟؟قانون ؟؟؟قانون!!!؟؟
من به خصوص اين چند وقته اين حرفو خيلي زياد ميشنوم كه تعاريف مزخرفن آي تعاريف چرندن
آآآآآي تعاريف محدود كنندن وآآآآآآآآي تعاريف ...وآآآِي تعاريف آآآي تعريف واي تعريف ....

بابا سير تحول و تكامل بشر ِحيف ِ نون(اووووخ چشم) وامدار ِ همين تعاريف ِاز نظر دوستان چرنده!!! آخه اگه من با تعاريف شروع به بحث نكنم با بند ِ تنبونم بكنم؟؟؟شروع به بحثو ميگما!!!
تمام يا اقلا بخش ِ اعظمِِ يافته هاي ذهني انسان يا در نتيجه به چالش كشيدن ِ تعاريفه يا تعامل و هم آوايي با همين تعاريف ... آخه مگه ممكنه من دريافتي داشته باشم بي اعتنا به همه تعاريف ِ محدود كننده؟؟؟؟ گمان ميكنم اين برداشت يه جورايي تحت ِتاثير و الهام گرفته از دنياي هنر باشه نميخوام بگم به اين دليل بده نه اما شايد برايِ آفرينش در هنر خيلي اوقات ضروري باشه كه تو از هر تعريفي عاري بشي ولي آيا من وقتي در مورد سو‍‍‍ژه زن ميخوام حرف بزنم عاري بودن از همه تعاريف پشت سر و حتي پيش رو كمكي ميكنه به من ؟دقت كنيم كه من نميخوام(و صد البته نميتونم!!) از زن يه پرتره خلق كنم فقط ميخوام در موردش وراجي كنم... وجدانا وام گرفتن از اين تعاريف و حرف زدن راجع به سوژه مورد نظر قانوووون ميتونه باشه؟؟؟؟؟؟؟ قانوووووون؟؟؟؟ قانووووووووون؟؟
اين تعاريف هر چي كه هست و هر اندازه مزخرف براي ناليدن و تعامل كردن ،بن بسته نيرو كمكيه و بدون اين خزعبلات هيچ ارتباطي وجود نداره يا دست كم در حد صفره.
(اصلا مقصودم از طرحِ اين بحث ،امر ِ به معروف و نهي از منكر نيست و اين فقط يه ابراز ِ عقيده شخصيه و ديگر هيچ)


مخلص مرديو جان هم هستيم از اينجا تا ناكجا.

مردیوجان گفت...

امیر جان شما از هر چی عشقته تعریف کن ما هم با جون و دل می شنویم :) بعداً حضوری سر این موضوع حسابی باهات بحث میکنم... ;)