كه از فرسنگها بوي عفن از گور من بر خاست
و از اين راه،سيماي هيولايي خفن بر نعش ِ من پيداست
چنان ترسانم از آن هيبت ِ شومش كه گويي هر قدم تنها قدم در جاست
من اينك ليك، بي تابانه ديدار ِ هراس انگيز و دهشت بارش ميجويم
من اينك راست ميگويم
به ياد آرم هر آنگاهان كه در هول و هراسي سخت بودم راست ميگفتم
دليل ِ راستي ترس است آري ترس
به ياد آرم عجوزه ي گوژپشتي را ته ِ آن كوچه تاريك
كه ميگفتند مجنون است
سخن ميگفت از ديوي نژند وآتشين پيكر كه بعد از مرگ خفت مردگان گيرد
و از آنان همي پرسد چه كرديد اي سخيفان ِ دو سر مغلوب؟؟؟
و چون هيچش نبد پاسخ به گرزي مهلك و آذر فشان بر مغز ِ مرداران همي كوبد
باز ميترسم و ميترسم من اينك راست ميگويم
چه ميبينم من اينك وآآآآآآآآآآآآآآآآي.............؟؟!!!
سرم از درد ميخواهد ز هم پاشد
تمام ِ ياخته ي هاي ِ تنم از هم گريزانند
نفس در سينه ام محبوس و ناي ِ ناله اي دادي صدايي نيست هرگز آآآآآآآآآآآ
آآآآآآآي اگر رنگي است سرخ است و سياه و زرد
و گر حسي است درد و درد.....
درد و ترس جانم را بغل كرده اس..... ميبيني چه آغوشي...؟؟؟!!!
من اينك راست ميگويم ... راست ميگويم... راست ميگويم.
...زين هواهاي ِ عفن ،زين آيهاي ِ ناگوار!!!
۳ نظر:
گزگز بغض هاي تنهاييش
گو تيغ هاي برنده هق هق، گلويش مي درند
آوار فاصله هاي خسته از رفتن
سنگ نبشته هاي پيش مرگيست
سايه افكنده و سرد
درد واژه حقيري است پيش چشمان سرخ شده از گلايه
فرياد مشت شده، بر پيكرش لرزه مي اندازد
صدايش گم شده در هياهوي ساكن انتظار
روح را به زوال مي كشد در گوشه دنج بي روزن از خويش
سرخگونه دريايي مي بلعدش اشك هاي خون چكان از رنج
انگشت هاي فرسوده از جداييش
بر تب آلوده روياهايش
نيم خواسته هاي دوست داشتگانش را مي نويسد
خواستن هاي نخواسته در همش مي كوبند
چنان عشقي كه به ناگاه انكار شود
.
.
.
آي دا...
سلام روحويوهوديوو
من براي كوچيده ها اين شعر رو هم تو به همين سادگي گذاشتم هم اينجا...
اما خوب بازم ميگيم كه ...چنان عشقي نيستي كه به ناگاه انكار شود آي دا.
تو که از فرسنگ ها بوی عفن از گورت برخواسته دیگر از چه میترسی؟
ترس را درمانی باید میبود بر این دردی که اینک جانت را بغل کردست.
ولی ترس این چنین نیست.
این ترس است که آغوشش را به گرمی پذیرا شدی و پنجه بر خاک سخت و نگشوده گورت میسایی.
ترس است که تو را با نیروی پنجه های خودت به آغوش برادرش -به گورت-میسپارد.
پاشو .. بلند شو ، تو هنوز نمردی.
------------------------------
میر دیو جونم خیلی لذت بردم... دورت بگردم!
ارسال یک نظر