روزی ناشناسی به دیو – یسنا گفت :
یا مکن با دیو مردان دوستی
یا بنا کن خانه ای دیو توش بره!!!
این نگرانی ها که دچارش شده ای
از مهمترین نشانه های آدمی شدن است
شما در خطری دیو دوست من! نه دخترانت
دیوچگانت را به خود بذار
راه بر ایشان گشوده میشود
دیو یا آدم؟
مسئه این نیست
تنها خودت باشی
همین
و دیو – یسنا در پاسخ گفت :
من نکردم با دیو مردان دوستی
یار دیوان بودم از هر جنس و پوستی
من نخواستم بنا باشم و سازنده آرامگاه
بازگذاشتم درب خانه ام بر هر دوستی
ناشناس گرامی
بسیار سپاسگزارم که مرا لایق پاسخ یافتی و برایم پیام ارسال کردی
بدان و آگاه باش در دنیای دیوان چرخیدن ؛ چندان بقول آدمیان عقلانی نیست
زیرا دیوان را درک نشاید و دیو شدن به اصرار نباید
و چنانچه خودتان را دیو میدانید شاید ؛ باید از نظر آدمیان پنهان باشید اما نه از دید دیوان , ناشناس
من دیو هزاره هستم و چنانچه شما نیز دیو هستید رخ بنمایید
در پایان از رای این دیو پیر :
مسئله بودن یا نبودن نیست زیرا این مسئله آدمیان است
مسئله آدم یا دیو بودن نیست
برای دیوان اصلا مسئله ای نیست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر