۱۳۸۷ آبان ۲۲, چهارشنبه

آخرین نوشته مررد در آخرین شکستن غرورش در اوج تنهایی

حتی اگر به چشم خوب نگاهش نکنید منظره زشت نیست شاید نگاه شماست که نا زیباست ( ژاک پره ور)
روانپزشکان به آن برچسب "بیماری روانی" می چسبانند مردم عادی به آن "ناهنجاری " می گویند و فلسفه به آن "تردید هستی شناسانه" نام می نهند اما تئاتری ها می دانند که این همه جزئی زندگی است ....
بی رحم ومهربان مثل زندگی هر روزه ما ... خاطرات تلخ و شیرین کودکی در ناخودآگاه پا بر جاست . تصویر مخوفی از یک تجاوز یا تصویر نا مهربان از یک مادر فراموش شده و یا تصویر کابوس گونه ای از یک عشق ویران ...ما روی هیچکدام از این آدم ها وزندگیشان اسم نمی گذاریم به نظر من این عشق است عشق زندگی ... زندگی با همه خوبی ها و بدی هایش زندگی با همه لحظات طنز و تراژیک آن مثل یک کارناوال با لباس خانه که ارزش زیستن دارد و شاید ارزش تماشا کردن ....
پی نوشت : متن از تئاتر کارناوال با لباس خانه اثر چیستا یثربی

۲ نظر:

دیوار قرمزه گفت...

حتی اگر بدانم راجع به کدام منظره حرف می‌زنی شاید منظره دیگری باشد که در ذهن شما نقش بسته است.(بابا دیوار لخت دیولاخی)

کارشناسان تغذیه به این می‌گویند آش شوله قلم کار.

Ida گفت...

نگاه ها رو بايد شست رو بند پهن كرد اما باز هم فايده نداره! عادت كرديم به زشت ديدن! :) عادت ها رو بايد شست... :d