۱۳۸۷ تیر ۶, پنجشنبه

سیل آمد و ما رفتیم!


یوهو بر دیوهای سیل زده
نه جانم آب و هوای پریشان کجا بود در این آفتاب سوزِ بی لکه ابر!؟
باز هم این آدمیان آشغال هایشان را در جوی ها ریختند و جوی ها لبریز شدند و لاخِ دیولاخیان سیل آگین! وای بر آدمیان و آی دیولاخیان به هوش!...
پس بال هایمان را گفتیم کمر همت بپروازند و لاخی بیابند بی انسانِ آشغال ریزِ جوی پُر کن!
از میدان شهر که بر می گشتیم در پیِ دیوگفتی ( گَپِ خودمون ) با دیوار و دیوونه به یاد یکی از فیل دوستان خود "هورتون" و دوستانش "هوها" (whoes) افتادیم و از آنجا که خویشتنم با "هوها" که بی شباهت به دیوها نیستند، معاشراتی داشته ام و هوچی گری (who is who) از آن گونه در دیومنشی سراغ دارم، سیاره هوها (گرده کوچکولوی ریز نقشی است سوار بر پشمالوی صورتی رنگی از تبعه نوعی گلِ شبه قاصدک!) را به جهت دیوکوچی توصیه می نمایم و در صدد مذارکاتی با "هوها" و "هورتون" هستم تا پناهندگی خود را به آن جنبندگان اعلام نماییم و بنای ساختن دیولاخ خود را بر آن بگذاریم. سیاره هوها شاید آخرین سیاره کشف شده باشد که با گوش هایی به بزرگی گوش های فیلانی چون هورتون شنیده شد و به صدا در آمد. ( آیا می دانستید بزرگ ترین گوش ها در جهان جهانیان متعلق به چه جانداری است!؟ خوب دیگه معلومه! فیل) و با تمام کوچکی اش، قد و قامت دیوها ودیوبچگانمان را تاب می آورد ( فکر اینجاش رو هم کردم ) لاخمان به اندازه دلمان است و بس...
روحویوهوودیوو ( Ro Who you who divo)

۲ نظر:

ديو - يسنا گفت...

منم دیو - یسنا
دیو هزاره
باشد تا بوده ها بر بودنمان افزوده و پایندگی بیابیم

دیوا بر تو

Ida گفت...

سپاسا دیو هزاره
درودا دیو- یسنا
یوهووو دیولاخ