۱۳۸۷ تیر ۱, شنبه

شما...

منم ديولوك هلمز...
مامور رسيدگي به پرونده ي اون مرحوم
شما؟ توضيح بديد روز شنبه اول تير حدود ظهر كجا بوديد؟

۱۴ نظر:

ديو - يسنا گفت...

من ...؟
...؟
آهان یادم آمد دوروبر دیولاخ بودم....
راستی یه فندک آج فیلی زیدیوپو خوشگل پشت در دیولاخ افتاده بود که چون خیلی قشنگ بود ورداشتمش ؛ صاحبش دنبالش نیاد که من ....
....اصلا کدوم فندک؟؟؟؟؟

ناشناس گفت...

جناب دیولوک هلمز گرامی :
من دیــــــو - یــــــسنا هستم
من شنبه اول تیر تا ظهر در کنار رادیوانه (همان رایانه آدمیان) بودم و همزمان با آن لاین بودنم با دویست نیز مذاکره تلدیونی (همان صدابر یا تلفن) داشتم و نزدیک ظهر تا نزدیک بعد از ظهر در جلسه آدمیان بودم و 3
مه دیو سان (مهندس) و 1 دک دیو تر (دکتر)را میتوانم بعنوان شاهد حضورتان بیاورم

مردیوجان گفت...

حالا اومدی دیولاخ قدمت سر چشم
اما من میخوام بدونم کی شما رو مامور کرده؟ هان...؟!!
شما اصلاً معلومه خودت از کجا اومدی؟
تنها مورد مسوون از اتهام انگار شمایی نه؟!!!
خوبه والا...
اول خودت بگو شنبه کجا بودی اگه راس مگی
:)

ديولوك هلمز گفت...

رسيدگي به اين كه آيا من گناهكارم يا نه در حيطه وظايف شما نيست مرديوجان...
من مستقيما از طرف ديوانبيگي دعوت به همكاري شدم.. و تنها براي اطلاع شما ميگم كه در روز شنبه قبل از اين كه نامه ي ديوانبيگي به من برسد خيلي دور تر از ديولاخ مشغول به گذران تعطيلات بودم... شاهد هم به اندازه ي كافي دارم كه ميتونم كاركنان و صاحب هتلي كه در آن به گذران تعطيلات مشغول بودم را نام ببرم.
مرديوجان شماهم با اين حرف ها چندان از اتهام دور نيستيد... بايد حرف هاي شمارا هم بشنويم.

مردیوجان گفت...

اما من سکوت می کنم
.
.
.
و حتی در حضور وکیلم
با شما
حرف
نمیزنم.

ناشناس گفت...

سلام بر دیوان
من کشتم چون حال میداد
تازه زیادی هم بود

ناشناس گفت...

عجب دوره ای شده
.... لوس بازی هم حدی داره.!!!!
ما ندیده بودیم یکی کشتن رو بعهده بگیره....
حالا که اینطوره ؛ من کشتم ناز شستم

ناشناس گفت...

موش توی دیوار با وجدان بیدار داد زد
من کشتم
..... عذاب وجدان...آقا
.......فقط همین
دیوار دورتان بگردد

ناشناس گفت...

دم بریده از جاش پریده
منم دیونه اما انگاری همه شدن دیونه
من بدلیل اختلال حواس یادم نیست من کشتم یا نه
دیوان عزیز جایزه میدن؟
اگه جایزه داره
پس من کشتم

مردیوجان گفت...

دیوا به نظرتون
کشتن بدتره
یا مردن
یا هیچ کدوم
یا هردو

ناشناس گفت...

اسلا من کشتم
تو بنگلستون این ادیه حمه میکشن
طازه چه فرغی میکنه اونیکه مرد...مرده دیگه

ديو - يسنا گفت...

مردیوجان سلام
اینجا ها نگردی بهتره ها
اینا دنبال قاتل میگردن
یهویی لو میری.....

ديولوك هلمز گفت...

به به... به به...
ديوا شما بازداشتيد...
ديويست شما هم بازداشتيد...
ديوونه شما هم... نه شما راحت باش!
البته از آنجايي كه ديولاخ بازداشتگاه نداره ميتونيد هر جايي كه ميخواهيد بريد...
البته اين به اين معني نيست كه اعترافات شما مورد قبول واقع شده.. بايد ببينيم كه آيا واقعيه يا كسي شما را مجبور به گفتن چنين اعترافي كرده...

ناشناس گفت...

توجه کن
یه دیو رو فقط یه روح میتونه بکشه
دیو تنها بدست دیو کشته میشه
ادما نمیتونن دیوا رو بکشن
اگه نمیدونی این متن رو کی نوشته تو دیولاخ خوب بگرد
اگه متن رو پیدا کردی
رو تیترش کلیک کن