۱۳۸۷ آذر ۲, شنبه

کوکی....

-طرح بدهید!
-چشم ، ولی آخر چه می‌خواهید؟ بفرمایید تا ما هم بدهیم!
-توی این جوامع یه نسلی می‌خواهیم که امل و قدیمی نباشد که مدام سرش را حنا ببندد، ما که حنا نداریم ، ما لوازم آرایش داریم و می‌خواهیم آنها را آنجا آب کنیم. 
بلی یک نسل ترو تمیز و ترگل و خوشگل و خوشتیپ می‌خواهیم که با ضابطه ها و استانداردهای بین المللی کاملا بی‌شعور باشد!
-چشم بعد از چهار سال تحویل می‌دهیم.
.
.
.
-خوب حالا چطور این نسل را درست کنیم؟
نسلی لازم داریم که از شکل زندگی اش بدش بیاید و اصلا اقش بگیرد و حالش بهم بخورد.
روشنفکر بشود، اما باندازه معمولی ، نه بشتر!
اگه یه ذره روشنفکر تر بشود دیگر خراب می‌شود.
به اندازه ای که ذائقه لطیفی پیدا کند، دیگر دوغ نخورد ، کوکا کولا بخورد. همین!
اگر بیشتر تغییر کند اسباب زحمت و گرفتاری و کشمکش است و خرج بیشتری برای ما خواهد داشت.
...
به اندازه ای که درست سوراخ آب انبار بشود، یعنی وقتیکه گفتیم "هو" او هم بگوید " هو هو هو ...!"
علی شریعتی

۲ نظر:

دیوان گفت...

ای بابا...
انتخاب متنت خوب بود... مرسی.

ميرديو گفت...

ياد دكتر شريعتي رو زنده كردي ديوار قرمزه...!!!

الهي دورت بگردم من گمونم بود كه روشنفكري ديني خيلي وقته به محاق رفته ولي انگار نه هنوزم يه چيزاي ِ به درد بخوري توش ميشه جست كه تو جستي.

ايول داشت ديوار قرمزه ايييووووووول.