دیومندان عزیز .... دییوا!
مرا ببخشید که اینچنین آشفته و آغشته به گرد و خاک به حضورتان آمدم.
چند وقتی بود که سرمان به ساختن بنایی جدید گرم بود(بنای دیولاخ خودمان را میگویم البته) و باتوجه به آنکه این سرمان همواره درحال بازی با آن دیگر سرمان است ، توفیق چندانی حاصل نشد.
لکن در بازگشت گفتیم حالا که کاری از دستمان برنیامده شرمسار باز نگردیم و از ستاره ای در سر راهمان یک مسافر کوچولوی پست چی با خود آوردیم
( البته بین خودمان بماند که دزدیدیمش و امیدواریم صاحب آن ستاره دل پریشان نشود... شما هم صدایش را در نیاورید).
به هر حال همانطور که خواهید دید، زین پس هر کلامی که در این لاخ پراکنده شود توسط پست چی مان به خانه های شما هم ارسال میشود.
فقط نکته ای میماند که بدنیست بدانید.
با توجه به اینکه این پست چی دزدی است، و کمی خجالتی!
ممکن است خدمه نامه رسانتان ، آنرا به عنوان یک پست چی درست و حسابی تشخیص ندهند و نامه هایش را به صندوق نامه های فرعی تان (spam-junk-bulk) بیاندازند.
پس تا زمانی که پست چی درست و حسابی پیداکنیم لطف کنید آن صندوق ها را هم نگاه کنید و یا به خدمه نامه رسانتان بفهمانید که این پست چی هم پست چی خوب و معتبری است.
(بخصوص اگر خدمه تان از نوع این نره غول !YAHOO میباشد.
اما اگر شما هم خدمه ای چون آن چند ده هزار شگفتی Google دارید نگران نباشید
که او کمی معقول تر است و با پست چی های کوچک و خجالتی مهربان تر)
دیوار دورتان بگردد
دیوار چاردیواری
دیوار چاردیواری
پانوشت : فکر کنم همچین خبری باید از طریق دیوان بیگ به اطلاعتان میرسید(هرچه باشد مساله درسطح دیولاخ است دیگر).
اما چون عجله دارم و باید بازهم بروم و شاید دیوان بیگ هم از این عمل سرخود ما راضی نباشد.
پس خودمان مستقیما جار زدیم.
البته این را هم بگویم که هرچه بدنبال دیوان بیگ گشتیم نیافتیمش. ظاهرا سر او هم چون سر ما سودازده است.
امیدوارم دیوان بیگ عزیز،این(هردو)گستاخی ما را ببخشد.
۸ نظر:
منم دیو - یسنا
دیوا
خسته نباشی
منم دیوا که همنامم با دیوووا
چند وقت پیش که انگار خواب بودم در پس یک سایه خوابی دیدم شیرین ... خواب یک پستچی که به در غارم لگد می زد از خواب پریدم دیدم پستچی نامه انداخته دم غار یک نامه متعارف ( اصطلاح آدمیان ) که چون ثبت و ربط نداشت صدایم نکرده حالا کاملا گیجم خوابم یا بیدار . خواب ؟ بیدار ؟ خواب ؟ بیدار؟.......
:)
تو تنها دیواری هستی که وقتی دورمون می گردی خوشحالم می کنی!
از اون دیوارایی که نه فضا رو تنگ میکنی نه تنگتر ;) !!!(اشاره به شعر شاملو)
خلاصه که خسته نباشی
دی واااااا...
يوهووووووو ديوااار
اين پست چي از سياره هورتون اومده :) من مي شناسمش تو هم كه مي شناسيش پس همه مي شناسنش :)
به گمانم بالاخره صداي ديوها رو شنيدن ;) كار ساكنين هورتون ايجاد روابط عموميه واسه همينم همش داد مي زنن كه همه صداشونو بشنون. از پستچي گري و دزديده شدن هم خوششون مياد ;)
روحوو يوهوو ديووووووووووو
. خسته نباشي ديوار جون.
كارت درسته و لنگه نداري .. چون اگه داشتي ..... (:
ام...
جدا همه فهميدن اين چي گفت؟
...اغراق نكرده باشم تقريبا هيچي نفهميدم از گفته هاي ديوار عزيزم...البته شايداين نفهميدن به سطح فهم ديواني من برگرده...
ارسال یک نظر