...
بیضی خاطره ی خسته ی دایره ای بود که داخل یک مستطیل گیر افتاد.
روزی که مستطیل پاک شد بیضی دیگر هیج وقت گرد نشد
از آن روز به بعد در کمین می نشست
مربع شکار میکرد و آنقدر اسیرش میکرد تا لوزی شود
بعد آزادش میگذاشت و میگفت:
سخت نگیر دوست من. تقارن بیش از حد هم خوب نیست.
خیلی معمولی ست...
۷ نظر:
عالي بود...
درود
كارت درسته .
ديوونه
از اينكه يه نفر قرينه خودم باشه گاهي اوقات حالت تهوع بهم دست ميده...تقارن يه ذره اش خوبه...يه ذره كوچولو...
مردیوجان : چرا آدمو تویه اطاق دایره ای شکل تنها میزاری ؟
دایره خاصیتش گیج کردنه
قبول که تقارن بیش از حد خوب نیست اما اگه تقارن نباشه زیبایی هم نیست
متنت بسیار زیبا و عمیق بود سپاسگزارم
فوق العاده بود.
خيلي زيركانه.
نميدونم چرا و چطوري، ولي كلي خنديدم(شاد شدم).
راستي ، به اون دوست بيضي ات بگو كه روي متوازي الاضلاع هم كار كنه (بجاي لوزي).
خطرش براش كمتره.
تازه بيشتر هم ميتونه بازي كنه...
حتي با اسيراي قبلي اش.
بعدش هم ميتونه بهشون بگه :
"راحت باش دوست من ، خيلي خاص بودن هم خوب نيست."
اينطوري شايد بعدها هم ازش بعنوان يك بيضي خوب ياد كنند.
(خودم شك كردم كه كامل بودن بهتره با جامع بودن)
به هر حال ،ممنون...
خيلي خوب بود.
والا از هر چي انتقا مجو خوشم نمياد
حالا تكليفه بقيه چيه بيضي حالت انعطاف پذيري شو از دست داد و نتونست ديگه دايره بشه!؟ جا حال گيري از بقيه مي تونست به بقيه داير ه ها بگه مستطيل همچين مي كنه باهاتون كه با من كردا!
خوب هر كي جا خودش بهتره. چه با قرينه چه بي قرينه... هيچ فكر كرده يكي نباشه اون يكي معني نداره!؟
من فقط دلم براش سوخت ...
چه واسه دايره بيضي شده كه هويتش و ازش گرفتن
چه واسه بيضي در صدد انتقام
چه واسه بقيه مربع هاي در دام مظلوم
چه واسه لوزي بيچاره كه نفهميد چرا اينجوري شد!
...
روحويوهووديووو
مرسی از همتون که خوندین :)
روحویو... جونم
منم از انتقام خوشم نمیاد ولی انگار بعضیا باهاش دلشون خنک میشه
شایدم بیضی یه روزی دلش سبک میشد و بی خیال این مربع های بیچاره میشد...
حالا چرا مرع های از همه جا بیخبر خیلی مرده بزرگ شه بره همون مستطیلو بچلونه چپکی کنه! خدا رو چه دیدی! شایدم زیاد زور زد خودش دایره شد مستطیلم مربع کرد!!!
حالا اگه بیضی عقده ای مستطیل فروشی میکرد(اینم یه جور انتقامه ها!)
حیوونی مستطیل شاید تا آخر عمرش تک و تنها میموند!!!
شاید اصلاً تقصیر مستطیل نبوده که دایره توش گیر افتاده ;)
شاید اگه بیضی خاطره ی خستشو فراموش میکرد و به هویت جدیدش دل می بست!...
شاید اگه...
تازَشم فکرشو بکن اگه مستطیل نبود اگه دایره توش گیر نمیکرد... شاید بیضی و لوزی و متوازی الاضلاع و ذوذنقه و .... هیوقت به دنیا نمی اومدن!!!!
آقا شما فهمیدین من بلاخره طرف کی ام؟!!!
خودم که نفهمیدم :))))
ارسال یک نظر