۱۳۸۷ تیر ۳۰, یکشنبه

اتوبوس شب به مقصد رسید


دیوای فراوان به تمام دیولاخیا ن عزیزم

امروز میخواهم از یه اتفاق بگم که تو دنیای آدمها افتاد. شاید بگید که صحبت کردن راجع به دنیای آدمها دیگه بسه! اما آدمها در24 تیرماه تاریخ خودشون که بهش میگن هجری شمسی، یعنی همین آدینه ای که گذشت یه موجود نازنینو که خیلی شبیه دیوها بودو از دست دادن. دلم نیومد از این اتفاق تو دیولاخمون حرفی نزنم و از خدای مهربونمون از طریق سرزمینمون طلب آمرزش و رحمت نکنم.

روحش شاد.

۳ نظر:

مردیوجان گفت...

موسم نيلوفران يعني كه باران هست
يعني يكنفر آبي است ...
يعني يك نفر
مي آيد از آنسوي دلتنگي

ديوان گفت...

افسوس...
.
.
...
ميانِ ماندن و رفتن حكايتي كرديم
كه آشكارا در پرده‌ي كنايت رفت
مجالِ ما همه اين تنگ مايه بود و، دريغ
كه مايه خود همه در وجهِ اين حكايت رفت
-بامداد-
.
خدايش روحش را شاد گرداند...
خوبيش اين است كه هيچ وقت از يادها نميرود و همچنان در تصاوير زنده است.
روحش آزاد.

ميرديو گفت...

مرگ گاهي ودكا مينوشد... مرگ گاهي ريحان ميچيند...مرگ پايان كبوتر نيست.